مدیریت. موفقیت. داستان کوتاه. شعر و...
به نام دوست که هر چه داریم از اوست

بخوانید و بیندیشید!

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند، لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه دوباره زمین خورد!



ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390برچسب:پارسایی,خداوند,شیطان,,
ارسال توسط کاظم احمدی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد